انتظار

در تاریکی زمستان فقط به عشق نور بهار می توان زنده ماند.

هر چند یخ زده تن هایمان و توان جهیدن از ما بگرفته, لیک ریشه در اعماق خاک کرده ایم و صبح گرم آزادی را به انتظار نشسته ایم. هر چند به ناحق برگ و میوه از دستان مان ربودند و به یغما بردند؛ لیک ریشه های مان را سخت تر و پیوندمان را تحکیم بخشیدند. و ما صبر پیشه کردیم و بی توشه در راه بی پایان قدم نی, سر نهادیم تا وعده حق تحقق یابد و نظام صلح؛ عدل و آزادی معنا یابد.

هیچ نظری موجود نیست: