رفتن


وقت رفتن که می‌شود باید پر کشید و رفت
تنها و برهنه

۱ نظر:

شقایق گفت...

خیلی خوب بود. خیلی خوب هست. کل فضا رو می گم. عمیقا امیدوارم که تغییرش ندی فضا رو. خودم بالای بالای خواسته هام در رابطه با نوشتن برای ادما، می خوام که یه جا داشته باشم صرفا از این مسائل توش بنویسم. دیروز به این نتیجه رسیدم باید صبر کنم تا غیر از این فکرها و نتیجه ها هیچ چیز دیگه ای در من نباشه، نه اینکه من هی بخوام شاعری کنم بعدم وسطاش دو تا حرف از عرفان هم بزنم. شرمنده که مثل mail شد نه نظر. خوب خیلی خوشم اومده بود!!!!