قربانی

در تورات آمده که اسحاق را به مذبح برده؛ لیک در قرآن اسماعیل به قربانگاه فرا خوانده شد. شاید هم هیچکدام؛ تنها امری بود برای امتحان ابراهیم.
ابراهیم آغاز ادیان سامی است؛ فصل مشترک یکتاپرستی و پدر یهودیت؛ مسیحیت و اسلام. او رسالتی فراتر از سامان یک قبیله را می پذیرد او پدر تمامی امت ها می باشد پس باید از فرزند؛ از تنها وارث؛ از همه کس و همه چیزش بگذرد تا پدری باشد برای همگان. ابرام خود را به قربانگاه برد و تمامی خواسته هایش را ذبح می کند تا ابراهیم معنا یابد.

۲۸ مرداد ۱۳۳۲

سیاه می شود روز؛ شب می شود هنگامی که روز مردی به ‍پایان می رسد.
جوانمردی پیر؛ دلخسته لیک چون صخره ای خستگی ناپذیر استوار. برای مردمانش می جنگید اما تمامی رنج آن را تنهای تنها بر دوش می کشید.
شب می شود ظهر تهران با کودتایی کوتاه فکرانه؛ شعبون بی مخ های چوب و چماق به دست که نمی دانستند تبر بر ریشه خود؛ اجدادشان و فرزندانشان می زنند لیک فریاد و غریو پیروزی سر می دهند؛ چه سرانجام تلخی رقم خورد.
مصدق تبعید شد؛ شاه بازگشت و مردم ایران نفهمیدند چه بر سرشان آمد. همانگونه که نفهمیدند و نخواهند دانست.

رمضان آمد


ماه گذر از پله عقل به نردبان عشق آمد. ماه تسلیم بودن و شناخت خود از راه رسید. با تن که نتوان به دیدارش رفت؛ با جان برایش پرواز باید کرد। قدری است که غنمیت باید داشت. ساده و بی آلایش؛ مختصر و ساده.

سفره نذری


گفتم: سفره ابوالفضل داریم.
گفت: ابوالفضل سفره اش بقچه ای بود و که بر زمین خاکی پهنش می کرد, کوچک و ساده.
گفتم: آری اما شهری را اطعام می داد.
گفت: فقرا را آری.
گفتم: وقت آرایشگاه دارم دیر شده.
گفت: سفره نذری است یا سالن مد؟
گفتم: مگر شیک بودن گناه است؟
گفت: اگر پیش همسر چون کنیزان باشی آری!

نادان


چندی که با تمام وجود درک کرده ام که نادانم اما نیرویی قوی می گویدم نی!!! نمی دانم, هیچ نمی فهمم اما می دانم که می فهمم؛ پس من هستم!!!

ناگفته

...
هر چه می نوشتم پاک می کردم, دوباره نوشتم و سه باره پاک. نمی دانم این ذهن آشفته را چگونه پاک کنم تا آرام گیرد.

چه کسی می گوید که گرانی شده است


چه کسی می گوید که گرانی شده است
دوره ارزانی است
شرف اینجا ارزان
تن عریان ارزان
آبرو قیمت یک تکه نان
ودروغ ازهمه چیز ارزانتر
وچه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان
چه خریدش آسان
و فروش آسانتر
چه گران است ولی آزادی
همه زندانی شیطان شده اند
و گناهان بزرگ
چو حصاری شده اند
که گذر ممکن نیست
"معلم شهید علی شریعتی"

شما هم این جمله را در گوگل جستجو کنید تا مثل من مبهوت شوید "چه کسی می گوید که گرانی شده است ". البته دلیل آن این است که "چه کسی" را فیلترینگ مانند متصدیانش چیزی دیگر می فهمد.